دوست داشتن....................








یادش بخیر.....بچه گی رو میگم......حالی به حولی میکردیم با زندگی........نه قسطی داشتیم.....نه زنی ......نه بچه ایی....تنها دغدغمون بازی با روزگار بود ولی حالا.....دوست داشتن بچه گی رو دوست دارم......چون وقتی یه بچه میخواد با کسی دوست بشه.....نه بظاهرش توجه ایی میکنه...نه به مدل ماشینش...نه پول باباش...نه مدل موهاش......نه به مدرک تحصیلیش.....نه به سایه چشماش......اون فقط وفقط اونو به خاطر خودش دوست داره..؟؟؟؟؟؟؟؟

کاش همدیگه رو بچه گونه دوست داشتیم

نظرات 7 + ارسال نظر
پورکهندلی سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:46 ق.ظ http://poemblog.blogsky.com

امیدوارم

سینا سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:20 ب.ظ http://www.transsexual.blogsky.com

سلام! خیلی جیگر و توله سگ بود این بچه هه! آدم دلش میخواست بزنه تو صورتش! (از شدت علاقه) دوست داشتی سر بزن ببینیم این دوست داشتن که نوشتی چه مدلی هست!!!

دیوید چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:06 ق.ظ http://http://deividbekham.blogfa.com/

سلام دوست من شما لینک شدید
خوشحال میشم لینکم کنی
آپ جدیدتم خیلی قشنگ بود
موفق باشی عزیزم

hhz چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:46 ب.ظ http://hhz.blogsky.com

اگه این چیزها بین پاهای ما نبود شاید میتوانستیم!!

*سراب* جمعه 11 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 ب.ظ http://mirage.blogsky.com

سلام
کاش دوست داشتن هامون بی بهانه بود....

سعیده شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:01 ب.ظ http://kaktoos55.blogsky.com

سلام
عکس خوشکلی انتخاب کردی .

منم گاهی دلم واسه بچگی هام تنگ میشه .
یادش بخیر دنیای کوچیکمون خیلی قشنگ بود... یادش بخیر ...

حمید ابراهیمی یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:50 ب.ظ http://HAMIDEBRAHIMI.BLOGSKY.COM

دست کوچک مرا مثل کودکی بگیر
با خودت ببر مرا خسته ام از این کویر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد